پایگاه خبری حیات - مهدیه چوپانی: بحران آب در ایران سالهاست که به یکی از مهمترین چالشهای ملی تبدیل شده است. با افزایش جمعیت، تغییرات اقلیمی و کاهش منابع آب تجدیدپذیر، کشور به سمت سیاستها و طرحهای متنوعی برای مدیریت آب حرکت کرده است؛ از توسعه آبشیرینکنها و تغییر شیوههای آبیاری گرفته تا پروژههای بزرگ انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان.
این گزارش به مرور اقدامات انجامشده، برنامههای آینده و ظرفیتهای بالقوه در مدیریت منابع آبی ایران میپردازد. طبق آمار وزارت نیرو، در مجموع ظرفیت آبشیرینکنهای کشور از مرز یک میلیون مترمکعب در روز عبور کرده است و پیشبینی میشود طی ۱۰ سال آینده این ظرفیت به ۳ میلیون مترمکعب برسد. بخش عمدهای از این آب، برای شرب و بخش دیگری برای صنایع فولاد و پتروشیمی در مناطق جنوبی استفاده میشود.
آبشیرینکنها؛ راهی برای کاهش فشار بر منابع زیرزمینی
در سالهای اخیر، استفاده از فناوری آبشیرینکن در جنوب کشور رشد چشمگیری داشته است. ایران اکنون دارای دهها واحد آبشیرینکن فعال در استانهای هرمزگان، بوشهر و خوزستان است که بخشی از نیاز شرب و صنعتی این مناطق را تأمین میکنند.
تنها در هرمزگان، بیش از ۲۰۰ هزار مترمکعب آب شیرین روزانه تولید میشود. طبق آمار وزارت نیرو، در مجموع ظرفیت آبشیرینکنهای کشور از مرز یک میلیون مترمکعب در روز عبور کرده است و پیشبینی میشود طی ۱۰ سال آینده این ظرفیت به ۳ میلیون مترمکعب برسد. بخش عمدهای از این آب، برای شرب و بخش دیگری برای صنایع فولاد و پتروشیمی در مناطق جنوبی استفاده میشود.
برنامههای وزارت نیرو نشان میدهد ظرفیت آبشیرینکنها در سالهای آینده افزایش مییابد تا هم مصرف شرب سواحل جنوبی و هم بخشی از نیاز صنایع فولاد و پتروشیمی تأمین شود.
از طرفی در سطح کشور، حدود ۹۱ پروژه آبشیرینکن با مجموع ظرفیت ۵۷۰ هزار مترمکعب در روز فعال هستند. از این تعداد، ۴۰ سایت در بندرعباس با ظرفیت ۲۳۲ هزار مترمکعب فعالیت میکنند؛ بهزودی ۱۱ سایت جدید با ظرفیت ۴۳ هزار مترمکعب وارد مدار خواهند شد تا ظرفیت بندرعباس به ۲۷۵ هزار مترمکعب در روز برسد.
استان سیستانوبلوچستان بهدلیل شرایط اقلیمی خشک و کاهش شدید منابع آب سطحی و زیرزمینی، سالها با بحران کمآبی مواجه بوده است. از این رو در سالهای اخیر برای تأمین آب پایدار، احداث و توسعه واحدهای آبشیرینکن در سواحل دریای عمان در دستور کار قرار گرفته است.
چندین پروژه بزرگ آبشیرینکن در چابهار و کنارک فعال شدهاند که روزانه هزاران مترمکعب آب آشامیدنی تولید و به شبکه شهری و روستایی تزریق میکنند. پروژههای جدید نیز در دست اجراست تا علاوه بر تأمین آب شرب، بخشی از نیاز صنایع و کشاورزی منطقه را پاسخ دهد.
یکی از مهمترین طرحها، انتقال آب شیرینشده از سواحل مکران به شهر زاهدان است که میتواند سرنوشت منابع آبی استان را تغییر دهد. در کنار این پروژه تأمین آب پایدار برای شهرهای سراوان، ایرانشهر و نیکشهر نیز در دستور کار قرار دارد.
همچنین بررسیها نشان میدهد بیش از ۴۰٪ آب مصرفی شهرها و جزایر هرمزگان از طریق آبشیرینکنها تامین میشود. در سال جاری، با راهاندازی ۱۲ سایت جدید با ظرفیت مجموع ۳۵ هزار مترمکعب در روز در هرمزگان، پایداری تامین آب در مناطق شهری و روستایی بهبود مییابد.
جزایر استان هرمزگان نیز در دو سال گذشته شاهد افزایش ظرفیت ۱۶ هزار مترمکعب در روز بودهاند و دو پروژه جدید با ظرفیت ۲۵۰۰ مترمکعب در روز برای جزایر هرمز و بوموسی در حال اجراست. ۵۰ سایت فعال تولید روزانه حدود ۲۷۰ هزار مترمکعب آب آشامیدنی دارند.
ظرفیت آبشیرینکنهای استان هرمزگان از حدود ۱۵ میلیون مترمکعب در سال (سال ۱۳۹۲) به ۹۵ میلیون مترمکعب در سال تا اوایل سال ۱۴۰۰ افزایش یافته، یعنی تقریباً شش برابر شده است.
بهطور کلی در سراسر ایران، ۷۵ واحد از حدود ۹۵ واحد آبشیرینکن با ظرفیت سالانه ۱۶۲ میلیون مترمکعب فعال هستند.
کشاورزی نوین؛ از آبیاری قطرهای تا هیدروپونیک
بخش کشاورزی با سهمی بیش از ۹۰ درصد از مصرف آب کشور، اصلیترین مسئله ایران با بحران کمآبی است.
در سالهای اخیر سیاستهای کلان وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو بر تغییر الگوی مصرف و توسعه فناوریهای نوین متمرکز شده است؛ از تجهیز اراضی به سامانههای آبیاری تحت فشار تا گسترش مزارع هیدروپونیک در نقاط مختلف کشور.
طبق گزارش وزارت جهاد کشاورزی، تا پایان سال ۱۴۰۲ بیش از ۲.۴ میلیون هکتار از اراضی کشاورزی کشور به سامانههای نوین آبیاری مجهز شدهاند. این تغییر، که شامل روشهای تحت فشار و قطرهای است، توانسته ۳۰ تا ۴۵ درصد در مصرف آب صرفهجویی ایجاد کند.
برآوردهای فائو و مرکز آمار ایران نشان میدهد سهم اراضی تحت کشت آبی در کشور بین ۶.۲ تا ۶.۴ میلیون هکتار است و ظرفیت کل این اراضی به ۸.۸ میلیون هکتار میرسد.
هرچند هنوز آمار دقیق سهم آبیاری قطرهای منتشر نشده، اما سامانههایی مانند «نیازآب» بهعنوان ابزار هوشمند مدیریت مصرف آبیاری، نشاندهنده توجه به مدیریت علمی نیاز آبی محصولات کشاورزی است.
در کنار توسعه آبیاری نوین، کشت هیدروپونیک (بدون خاک) بهسرعت در حال گسترش است. این روش میتواند تا ۹۰ درصد در مصرف آب صرفهجویی کند و امروز در استانهایی مانند یزد، اصفهان، کرمان و خراسان جنوبی توسعه یافته است. کارشناسان میگویند سطح زیر کشت هیدروپونیک در ایران اکنون به بیش از ۳۰۰ هکتار رسیده و روند افزایشی دارد.
قطبهای هیدروپونیک در ایران
با توسعه فناوریهای نوین در کشاورزی، مزارع هیدروپونیک در استانهای مختلف ایران در حال گسترش هستند و نقش مهمی در صرفهجویی آب و افزایش تولید صادراتمحور ایفا میکنند.
در منطقه آزاد ارس واقع در آذربایجان شرقی، بزرگترین گلخانه شیشهای هیدروپونیک کشور با ۸۰ هکتار پهنه و ۵۷ هکتار سطح زیر کشت فعال است و با اشتغال مستقیم ۴۰۰ نفر با ظرفیت تولید سالانه ۱۷هزار تن حدود ۸۵درصد از محصولات تولیدی خود نظیر فلفل دلمهای، بادمجان و گوجهفرنگی را صادر مینماید.
در استان زنجان، یک شهرک گلخانهای مدرن به وسعت ۶۰ هکتار فعالیت دارد که محصولات اصلی آن شامل فلفل دلمهای، گوجه و توتفرنگی بوده و بخش عمده تولیدات به بازار روسیه صادر میشود. همچنین، گلخانه شیشهای دیگری با مساحت ۳۰ هکتار در همین استان راهاندازی شده است.
سمنان نیز با راهاندازی مجتمع ۱۲ هکتاری هیدروپونیک در بهمن ۱۴۰۳ به جمع استانهای پیشرو در این عرصه پیوست.
در کردستان، گلخانه هیدروپونیک ۸ هزار مترمربعی روستای باغچله تیرماه ۱۴۰۴ به بهرهبرداری رسید.
در لرستان و خوزستان، دومین گلخانه بزرگ هیدروپونیک کشور با ۲۵ هکتار مساحت و کشت گوجهفرنگی به فناوری «نانوحباب» مجهز شده است فناوریای که هماکنون در بیش از ۱۰۰ گلخانه ایران به کار گرفته میشود.
شهر جدید هشتگرد در استان البرز نیز بهعنوان قدیمیترین شهرک گلخانهای هیدروپونیک کشور از دهه ۸۰ فعالیت خود را آغاز کرده و امروز دارای زیرساختهای صنعتی و واحدهای پیشرفته آبکشت است.
در منطقه آزاد قشم (هرمزگان) نیز بستر تازهای برای سرمایهگذاری در گلخانههای هیدروپونیک فراهم شده است. در این منطقه محصولات صیفی و توتفرنگی محور اصلی کشت به شمار میروند.
کارشناسان معتقدند با توجه به رشد سریع پروژههای گلخانهای، سطح زیرکشت هیدروپونیک در ایران طی سالهای آینده چندین برابر خواهد شد.
ترکیب این روش با توسعه سامانههای هوشمند آبیاری میتواند به یکی از مهمترین راهکارهای مقابله با بحران آب، تقویت امنیت غذایی و افزایش صادرات کشاورزی ایران تبدیل شود.
پروژههای عظیم انتقال آب/از خلیج فارس تا یزد
خطوط انتقال آب از خلیجفارس و دریای عمان به فلات مرکزی ایران مجموعهای از پروژههای ملی و حیاتی هستند که برای رفع کمبود منابع آبی در استانهای مرکزی، شرقی و جنوبی کشور در نظر گرفته شدهاند. این پروژهها با مشارکت صنایع بزرگ و حمایت دولت، با هدف تأمین آب پایدار برای مصارف صنعتی و شرب اجرا میشوند. در حال حاضر، پنج خط اصلی تعریف شده که برخی به بهرهبرداری رسیدهاند و برخی در حال اجرا یا برنامهریزی هستند.
خط اول در کریدور انتقال آب خلیج فارس، پس از گذر از استان هرمزگان، به استان کرمان و سپس استان یزد، با طول حدود ۸۲۰ کیلومتر و ظرفیت ۱۳۰میلیون مترمکعب در سال میرسد. عملیات اجرایی این طرح از سال ۱۳۹۲ آغاز شده و از آبان ۱۳۹۹ در حال بهرهبرداری است. کریدور خط انتقال آب خلیج فارس از 30 کیلومتری غرب بندرعباس، از محل تأسیسات آب شیرینکن (مجاور کارخانه کشتیسازی) آغاز شده و در ادامه مسیر به سمت شمال از ارتفاعات شهرهای فین و حاجی آباد عبور کرده، وارد دشت شده و به سمت مجتمع معدنی گلگهر واقع در 50 کیلومتری جنوب غربی سیرجان امتداد یافته و از آنجا به سمت معادن مس سرچشمه واقع در جنوب غرب شهر رفسنجان در استان کرمان حرکت میکند. سپس از محل معدن مس سرچشمه خط انتقال به سمت استان یزد تا منطقه صنایع فولادی یزد در شمال غرب شهر یزد ادامه مسیر میدهد.
در حال حاضر خط اول در استان هرمزگان آب مورد نیاز بندر خمیر، شهرک رضوان و شهرک علوی و روستاهای اطراف آن را به میزان 15 میلیون مترمکعب در سال، در استان کرمان آب مورد نیاز شرکت معدنی و صنعتی گل گهر (حدود 18 میلیون مترمکعب در سال)، معدن مس سرچشمه (حدود 25 میلیون مترمکعب در سال) و در مواقع ضروری آب مورد نیاز شهر رفسنجان به میزان 2/1 میلیون مترمکعب در سال و در استان یزد آب مورد نیاز شرکت معدنی و صنعتی چادرملو (حدود 6 میلیون مترمکعب در سال) و همچنین در مواقع ضروری آب مورد نیاز شهر یزد به میزان 2/1 میلیون مترمکعب در سال را تأمین میکند.
طبق گفته مدیرعامل شرکت تأمین و انتقال آب خلیجفارس، خط دوم در کریدور انتقال آب خلیجفارس از بندرعباس به مجتمع مس سرچشمه، با طول ۴۵۱ کیلومتر و ظرفیت ۲۰۰ میلیون مترمکعب در سال و بهرهبرداری آن برای سال ۱۴۰۶ پیشبینی شده است. در صورت وجود متقاضی و تأمین منابع مالی جهت توسعه، بخشی از آب انتقالی آن به استان یزد به طول 734 کیلومتر منتقل میشود. خط سوم نیز از بندر سیریک یا بندرعباس به اصفهان، به طول تقریبی ۹۲۰ تا ۱۰۸۰ کیلومتر، با ظرفیت هدفگذاری شده فاز اول دارای 200 میلیون مترمکعب و فاز دوم نیز 200 میلیون مترمکعب در سال است. بخشی از این مسیر در حال اجراست و بخشی نیز به صورت موقت در حال اتصال به خط اول است. همچنین خط چهارم در کریدور انتقال آب خلیج فارس از چابهار به مشهد، با طول ۱۳۴۲ کیلومتر و ظرفیت ۸۰۰ میلیون مترمکعب است. این خط در مرحله مطالعات و تأمین منابع مالی قرار دارد. خط پنجم نیز به انتقال آب به استان فارس اختصاص دارد و در حال اجرای سایت نمکزدایی و خط انتقال است که نسبت به سایر خطوط از پیشرفت فیزیکی کمتری برخوردار است.
مدیرعامل شرکت تأمین و انتقال آب خلیج فارس در خصوص انتقال آب به استان یزد، مسیر، میزان، زمانبندی و تغییرات آن میگوید: استان یزد از اولین بهرهبرداران پروژه انتقال آب از خلیج فارس بوده است. آب خلیج فارس در 30 کیلومتری غرب بندرعباس برداشت و پس از شیرینسازی از طریق تأسیسات اسمز معکوس، به کریدور خط اول انتقال آب خلیج فارس منتقل میشود. این خط از مسیرهایی چون گلگهر و مس سرچشمه عبور کرده و پس از گذر از شرق شهر یزد به مجتمع فولاد اردکان یزد میرسد. طول مسیر تا مخزن نهایی در حدود ۸۲۰ کیلومتر است. بهرهبرداری از این خط از آبان ۱۳۹۹ آغاز شده و به طور مستمر آب مورد نیاز شرکت معدنی و صنعتی چادرملو را تأمین میکند. در حالی که بخش عمدهای از ظرفیت خط به مصارف صنعتی اختصاص دارد، در سال ۱۴۰۳ حدود 2/1 میلیون مترمکعب آب برای مصارف شرب از طریق این خط و توسط خط پدافندی به طول حدود 30 کیلومتر به مخزن شحنه شهر یزد منتقل شده است. این پروژه در کاهش فشار به منابع زیرزمینی و تثبیت تأمین آب در استان نقش حیاتی داشته است.
مدیرعامل شرکت تأمین و انتقال آب خلیج فارس همچنین درباره انتقال آب به استان اصفهان، مسیر، مقدار، زمان اتصال و وضعیت آینده توضیحاتی ارائه داده و تصریح میکند: استان اصفهان از طریق خط سوم به پروژه انتقال آب متصل شده است. این خط از بندر سیریک (سواحل دریای عمان) آغاز شده و با عبور از کرمان و یزد به اصفهان میرسد. با توجه به نیاز فوری اصفهان، از سال ۱۴۰4 اتصال موقتی از این مسیر به خط اول برقرار خواهد شد و حدود 30 میلیون مترمکعب آب در سال منتقل میشود. طول مسیر خط سوم حدود ۹۲۰ تا ۱۰۸۰ کیلومتر و ظرفیت هدفگذاریشده آن در فاز نهایی 400 میلیون مترمکعب در سال است. اجرای کامل مسیر اصلی این خط در حال انجام بوده و بهرهبرداری کامل آن برای پایان سال ۱۴۰۶ پیشبینی شده است.
به گفته این مقام مسئول، شرکت واسکو بهعنوان بازوی اجرایی انتقال آب خلیج فارس، مجری اصلی خطوط اول و دوم و تعدادی از انشعابات کلیدی به شمار میرود. این شرکت، احداث خط اول به طول ۸۲۰ کیلومتر، قطر تا ۱۶۰۰ میلیمتر و دبی ۴.۴ مترمکعب در ثانیه را سال 1392 آغاز کرده و 7 سال بعد (1399) به بهرهبرداری رسانده است. خط دوم (اختصاصی مجتمع ملی صنایع مس ایران) نیز به طول ۴۵۱ کیلومتر، قطر تا ۲۰۰۰ میلیمتر و دبی ۶.۷ مترمکعب در ثانیه نیز تا سال 1406 به بهرهبرداری خواهد رسید. همچنین خط انتقال آب به معدن مس درآلو به طول ۱۸۶ کیلومتر و قطر تا ۸۰۰ میلیمتر از سال ۱۴۰۲در حال اجراست؛ خط انتقال آب به شهرک علوی نیز به طول ۲۲ کیلومتر و قطر ۴۰۰ میلیمتر، بردسیر به طول 22 کیلومتر و قطر تا ۱۶۰۰ میلیمتر، همچنین مخزن یزد به طول 34 کیلومتر و قطر ۱۰۰۰ میلیمتردر سال 1403 به بهرهبرداری رسیده است.
همچنین طرح انتقال آب از دریای عمان به استانهای خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان در دست اجراست. این پروژهها به کاهش بحران کمآبی در مناطق مرکزی کمک میکنند.
از جمله مهمترین پروژههای انتقال آب، میتوان به آبرسانی به شهرکرد، تأمین آب ۲۶ شهر و یکهزار روستای خوزستان با طرح غدیر و همچنین انتقال آب به دریاچه ارومیه با احداث ۴۷ کیلومتر تونل و کانال اشاره کرد. علاوه بر این، خط پشتیبان انتقال آب شرب به بندرعباس از خلیج فارس و نیز طرح آبرسانی سیراف به جم و بوشهر پس از ۱۴ سال به بهرهبرداری رسید.
همچنین با اجرای بزرگترین سد مخزنی سیستان و بلوچستان پس از ۵۰ سال و آبگیری سد باباحیدر در استان چهارمحال و بختیاری گام مهمی در حوزه مهار و ذخیره آب برداشته شد. سد چمشیر الیگودرز نیز به بهرهبرداری رسید و امکان آبیاری اراضی سه استان را فراهم کرد.
از دیگر اقدامات، ساخت بزرگترین آبشیرینکن جهان در خشکی بود. همچنین در سالهای گذشته در حوزه زیرساختهای شهری و روستایی، ۲۱ واحد تصفیهخانه آب و ۳۴ واحد تصفیهخانه فاضلاب به بهرهبرداری رسید و بیش از ۳۶ هزار چاه کشاورزی به کنتور هوشمند مجهز شد. همچنین طرح آبرسانی به ۳.۵ میلیون نفر در ۷ هزار روستای دارای تنش آبی آغاز شد و آبرسانی به ۴۸۹۳ روستا با جمعیت ۶.۶ میلیون نفر انجام گرفت. به موازات این اقدامات، طول شبکه توزیع آب شهری به میزان ۱۶۹ هزار کیلومتر و خطوط انتقال آب شهری به میزان ۳۰ هزار کیلومتر افزایش یافت و شبکه توزیع آب روستایی نیز ۱۸۰ هزار کیلومتر توسعه پیدا کرد.
بزرگترین پروژه انتقال آب کشور، تأمین پایدار منابع آبی صنایع اصفهان است که فاز نخست انتقال آب از دریای عمان (و خلیجفارس) به اصفهان، ماه گذشته با حضور استاندار و مدیران صنایع استان رسماً بهرهبرداری شد. در این فاز، ۷۰ میلیون مترمکعب آب شیرین شده بهطور مستقیم صنایع بزرگ را در این استان تأمین کرده و وابستگی به زایندهرود را کاهش داده است. عملیات اجرایی این پروژه در مهر ۱۴۰۱ آغاز و فاز دوم آن در مهر ۱۴۰۲ با حضور رئیسجمهور افتتاح شد.
همزمان، پروژه انتقال آب از سد طالقان به تهران، کرج و قزوین نیز در مراحل نهایی قرار دارد. این پروژه در دو فاز طراحی شده است که در فاز نخست، ۲.۵ مترمکعب در ثانیه آب به البرز و تهران تخصیص یافته و تا پایان مردادماه عملی شده است . میزان پیشرفت این طرح اکنون به ۸۴٪ رسیده است و در فاز دوم که تا مهرماه اجرایی میشود، ظرفیت انتقال نهایی به ۱۰ مترمکعب در ثانیه افزایش خواهد یافت .
بازیافت آب در تهران؛ آمارها، دستاوردها و چشمانداز آینده
یکی از مهمترین چالشهای بخش آب در ایران، فرسودگی شبکههای آبرسانی و فاضلاب است که بهطور مستقیم منجر به هدررفت بخش قابل توجهی از منابع آبی میشود. طبق برآوردها، در برخی شهرها تا ۳۰ درصد آب تولیدی به دلیل نشت لولهها، شکستگی شبکه و عدم بازسازی بهموقع، پیش از رسیدن به دست مصرفکننده از بین میرود.
دولت و شرکتهای آب و فاضلاب در سالهای اخیر برنامهای جدی برای بازسازی و نوسازی شبکهها آغاز کردهاند. افزایش طول شبکههای توزیع، جایگزینی لولههای فرسوده، استفاده از تجهیزات نوین نشتییاب و هوشمندسازی شبکهها بخشی از این اقدامات است. هدف از این پروژهها، کاهش هدررفت آب به کمتر از ۱۵ درصد طی برنامه هفتم توسعه عنوان شده است.
تهران بهعنوان پرجمعیتترین کلانشهر کشور، مسیر جدیدی را آغاز کرده است؛ استفاده از پساب تصفیهشده بهجای برداشت بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی.
پایتخت دارای ۱۱ تصفیهخانه فعال فاضلاب است که سالانه در مجموع حدود ۳۹۰ میلیون مترمکعب پساب تولید میکنند. از این مقدار پساب، بر اساس توافقات میان وزارت نیرو و شهرداری تهران، ظرفیت ۱۴۵ میلیون مترمکعب در سال برای آبیاری فضای سبز در نظر گرفته شده است.
بازسازی شبکه نه تنها به صرفهجویی منابع کمک میکند، بلکه کیفیت آب شرب را ارتقا میدهد، هزینههای پمپاژ و تصفیه را کاهش میدهد و پایداری تأمین آب در شرایط بحران کمآبی را تضمین میکند.
همچنین، توسعه شبکههای جمعآوری فاضلاب و بازچرخانی آن برای آبیاری فضای سبز و استفاده صنعتی، گام دیگری در کاهش فشار بر منابع آب شیرین کشور به شمار میرود.
بر اساس اعلام شرکت آبفا، تهران سالانه حدود ۳۹۰ میلیون مترمکعب پساب تولید میکند که از این میزان در حال حاضر حدود ۵۰ تا ۵۶ میلیون مترمکعب برای آبیاری فضای سبز مورد استفاده قرار میگیرد.
ظرفیت هدفگذاریشده تا افق ۱۴۱۰، ۱۴۵ میلیون مترمکعب در سال است.
نیاز آبی فضای سبز تهران حدود ۱۸۰ میلیون مترمکعب در سال است؛ یعنی با تکمیل پروژههای در حال اجرا، میتوان بخش عمدهای از این نیاز را بدون برداشت از منابع زیرزمینی تأمین کرد.
به این ترتیب، بازیافت آب در تهران علاوه بر صرفهجویی گسترده، به کاهش وابستگی به منابع آسیبپذیر دشتهای اطراف کمک خواهد کرد.
فناوریهای نوین؛ تغییر قواعد بازی
از سویی دیگر کارشناسان معتقدند هوش مصنوعی میتواند در سه حوزه اصلی به مدیریت آب کمک کند؛ پایش هوشمند مصرف شهری برای کاهش هدررفت شبکه، پیشبینی الگوی مصرف کشاورزی و خانگی بر اساس دادههای اقلیمی و مدیریت تصفیهخانهها برای بهینهسازی کیفیت و حجم پساب خروجی.
در برخی شهرهای جهان مانند سنگاپور و دوبی، استفاده از سامانههای مبتنی بر هوش مصنوعی موجب کاهش ۲۰ تا ۳۰ درصدی مصرف آب شهری شده است.
در ایران بخش زیادی از آب شیرینکنها در سواحل جنوبی قرار دارد که این تأسیسات به شدت انرژیبر هستند و استفاده از خورشید و باد برای تأمین برق آنها میتواند هم هزینهها را کاهش دهد و هم بار شبکه برق را سبکتر کند. از این رو چند پروژه آزمایشی در هرمزگان و بوشهر آغاز شده است.
بخش کشاورزی همچنان ۶۰ درصد آب خود را از منابع زیرزمینی تأمین میکند. توسعه کشتهایی مانند زعفران، پسته و گیاهان دارویی در اطراف تهران و سایر استانها، میتواند مصرف آب را کاهش دهد. همچنین آبیاری نوین و استفاده از پساب تصفیهشده برای مزارع اطراف پایتخت، جزو برنامههای در دست بررسی است.
ایران با متوسط بارندگی سالانه ۲۵۰ میلیمتر (یکسوم میانگین جهانی) و سرانه آب تجدیدپذیر کمتر از هزار مترمکعب، در ردیف کشورهای با تنش آبی شدید قرار دارد.
این شرایط تهدیدی برای کشاورزی، صنعت، سلامت عمومی و حتی ثبات اجتماعی به شمار میآید اما تجربه تهران در بازیافت پساب و برنامههای جدید مبتنی بر فناوری نشان میدهد که بحران آب میتواند به فرصتی برای نوآوری و توسعه پایدار بدل شود.
راه نجات ایران از بحران آب در ترکیب پروژههای زیرساختی مانند آبشیرینکنها و خطوط انتقال، فناوریهای نوین مانند هوش مصنوعی و انرژیهای تجدیدپذیر، و مدیریت مصرف مانند کشاورزی کمآببر، بازیافت پساب و فرهنگسازی عمومی است.
انتهای پیام/
نظر شما